با استودیو قرمز در ارتباط باشید

بیوگرافی من

زندگی باوری می‌خواهد از جنس امید

رضا ملکی

متولد 13 مهر 1364_ تهران
فارغ‌التحصیل کارشناسی سینما
دارای مدرک MBA مدیریت کسب و کار

مانند یک جاده، زندگی هم پیچ و خم و فراز و نشیب های زیادی دارد اما زیبایی اش به همین است.
آن چه درباره زندگی یاد گرفته ام را در سه کلمه می توانم خلاصه کنم
زندگی ادامه دارد…

شماره تماس

09126911594

موسس استودیو قرمز

پاییز 1364

خطوط جدا کننده

سیزدهمین روز پاییز 1364 بود که در بیمارستان شهریار تهران بدنیا اومدم. اسمم رو گذاشتن رضا و فامیلی پدرم رو هم بنا به قانون کشور بهم دادن تا با نام رضا ملکی از بین تمامی رضاهایی که به این دنیا اومدن قابل شناسایی باشم. بنا به گفته مورخین فامیل دوران کودکی بسیار شیطنت‌آمیزی داشتم و مصداق بارز پسر بچه‌ای بودم که از دیوار راست، بالا می‌رفته. خیلی طول نکشید تا بالاخره نظام آموزش و پرورش تونست این پسربچه شلوغ رو سر کلاس اول ابتدایی با معلمی خانم پیری تبدیل به دلبندی آرام و البته شاگرد اول کنه. دوازده سال دوران تحصیل با فراز و نشیب‌های خودش به پایان رسید و موفق شدم مدرک دیپلم برق رو از هنرستان شهید رجایی تهران اخذ کنم و حدود دو سالی هم تا خرداد 1385 که راهی خدمت سربازی بشم تو همین رشته کار کنم.
اما این پایان ماجرا نبود بلکه شروعش بود…

پاییز 1388

پاییز سال 1388 بود که تصمیم گرفتم مسیر جدید زندگیم رو شروع کنم و با ثبت نام در رشته “سینما گرایش تدوین” این اتفاق رقم خورد. خاطرم هست که با علاقه شدیدی وارد فضای دانشگاه شدم و خیلی سریع شروع به فعالیت کردم. با توجه به اینکه دانسته‌های کمی در زمینه تحصیلی خودم داشتم اما در عوض جسارتم زیاد بود و تونستم همون سال اول با اصرار و سماجت، یکی از همکلاسی‌هام که در “روابط عمومی شرکت نفت” مشغول بود رو راضی کنم تا کار تدوین فیلم یکی از همایش‌ها رو به من محول کنه. این اولین تجربه کاری من به عنوان تدوینگر بود که باعث شد مبلغ پنجاه هزار تومن بابتش دریافت و رسما ورود خودم رو به این حرفه اعلام کنم. ناگفته نمونه که همین کار اول با شرکت نفت کافی بود تا بتونم نظرشون رو جلب کنم و همکاریم تا همین الان هم ادامه داشته باشه که جلوتر به یه نمونه‌اش اشاره میکنم. دو سال آخر دانشگاه شروع کردم به ساختن فیلم کوتاه و چهار فیلم کوتاه ساختم.

پاییز 1393

با شروع پاییز 1393 تحصیلات دانشگاهی من در مقطع کارشناسی سینما به پایان رسید و زمستون همون سال تونستم با یه مجموعه نوپا که قصد داشتن مستندهای نقد و بررسی خودرو بسازن همکاری حرفه‌ای خودم رو شروع کنم. مدت این همکاری به دلیل مشکلات مالی که سر راه سرمایه‌گذاران پروژه بود کوتاه شد اما تجربه و خودباوری که در من ایجاد کرد نوید‌بخش بخت و اقبال بلندم تو این عرصه بود. تو مدت همکاریم با مجموعه “درایو ایران” دوازده سناریوی نقد و بررسی ماشین نوشتم و چندین ویدیو ساختم. تو همین بین بصورت همزمان بعنوان تدوینگر مجموعه  “مستند پازل” به تهیه کنندگی روح‌الله رحیمی هم مشغول بودم که از شبکه افق پخش می‌شد. تا اینکه بهار 1395 برگ جدیدی از دفتر زندگی من ورق خورد و وارد عرصه رسانه شدم.

حضور در خبرگزاری فارس

ورود من به خبرگزاری فارس مصادف با اتفاق‌های سیاسی و اجتماعی زیادی در ایران بود و باعث شد تجربه‌ام در زمینه مستند‌سازی و پرداختن به موضوعات بصورت گزارش تصویری بیشتر و بیشتر بشه. درسته که فضای کاری خبری بود ولی با توجه به علاقمندی خودم و نظر مساعد مدیران خبرگزاری بعد از مدتی تونستم ساخت مجموعه مستند 10 قسمتی “چرخ‌دنده” رو که به معضلات تولید‌کنندگان می‌پرداخت کلید بزنم. طراح، نوسینده، کارگردان، تدوینگر و حتی مجری برنامه خودم بودم و انجام همه این کارها چالش بسیار لذت بخشی برام به شمار می‌رفت.

مستند چرخ دنده
سال ساخت – 1397
سه بعدی: محمد معنوی
کارگردان/طراح و تدوینگر : رضا ملکی
تصویربرداران : امیر عباسی – طاها منادی

موضوعات اجتماعی

پرداختن به موضوعات اجتماعی هم از دغدغه‌های من بود که باعث شد به سراغ ساختن سری مجموعه‌هایی برم که به این دست از سوژه‌ها مربوط می‌شد. که مهمترین اونها سه ویدیو مربوط به استرس، افسردگی و خشم هستن که در هر کدوم به علل، عواقب و راه‌های درمان یا پیشگیری پرداخته شده. تو تمام این ویدیوها هم بیشتر کارها رو خودم به عهده داشتم و از دوستانم برای تصویربرداری کمک میگرفتم. که اغلب مواقع هم “امیر عباسی” زحمتش رو می‌کشید.

رضا ملکی

سال‌های پرتکاپو

بین سال‌های 1395 تا 1398 کارهای زیادی انجام دادم و حسابی سرم شلوغ بود، چند تیزر تبلیغاتی برای مجموعه‌های مختلف از جمله شرکت “شهاب” و “اپلیکیشن قصه‌لند” ساختم، تدوینگر مجموعه مستند‌های “ایرانیش” و “دماوند” بودم که اولی از شبکه افق و دومی از شبکه پنج پخش شدن، همینطور تونستم چهار سال پیاپی با شرکت نفت قرارداد ساخت مستند “راهیان نور” رو امضاء کنم.

مسیری جدید

اسفند ماه 1398 بود که تصمیم گرفتم به کار خودم در رسانه پایان بدم و بدنبال تجربه جدید و رسیدن به هدفی که مدتی بود برای خودم تعریف کرده بودم برم. فضای تبلیغات و بخصوص ساخت تیزرهای تبلیغاتی بصورت حرفه‌ای مسیر جدیدی بود که انتخاب کرده بودم. بنابراین کار خودمُ در بهار 1399 بعنوان تولید کننده محتوای ویدیویی در یک شرکت بازرگانی فولاد شروع کردم و همزمان سایت استودیو قرمز رو بعنوان نام برندی که قصد داشتم تحت عنوانش فعالیتم رو گسترش بدم راه‌اندازی کردم. در این حین هم تونستم قرارداد ساخت چند تیزر تبلیغاتی رو ببندم که به چندتاییش اشاره می‌کنم:

– سفر به استان یزد و به تصویر کشیدن جاذبه‌های گردشگری (دیدن تیزر)

 -ساخت تیزر تبلیغاتی مجموعه ویویدکس (دیدن تیزر)

– ساخت تیزر تبلیغاتی مجموعه عظام خودرو (دیدن تیزر)

– ساخت ویدیو روز زمین پاک به سفارش “شهرداری تهران” (دیدن تیزر)

مسیری جدید
امید به آینده

امید به آینده

و از ابتدای سال 1400 با هدف بالا بردن سطح علمی خودم و در جهت رسیدن به جایگاه مدیریت تبلیغات، دوره یکساله MBA مدیریت کسب و کار رو در مجتمع فنی تهران شروع کردم و امیدوارم به پشتوانه تجربه و مهارتی که در این سال‌ها کسب کردم و پشت سر گذاشتن تحصیلات آکادمیک تا قبل از رسیدن به سن چهل سالگی بعنوان یک مدیر تبلیغات موفق مطرح بشم.

این داستان ادامه دارد…